پایان نامه با کلید واژه های حقوق بین الملل، سفارتخانه، روابط دیپلماتیک، نظام حقوقی

A conceptual image numerous multi-coloured squares, moving at high speed to form a human figure, who is sitting with one hand resting on chin in a thinking pose.
اجمال به آنها اشاره میکنیم.
1. نسبت به کشور پذیرنده: وظایف سفیران و دیپلماتها در قبال کشور میزبان، محدودتر از وظایفشان در برابر کشور متبوع خود است؛ زیرا در ارتباط با کشور میزبان، بیشتر حقوق سفیران و دیپلماتها مطرح است، نه وظایف آنان. اما در عین حال، آنها در برابر کشور میزبان نیز مسئولیتهایی دارند؛ از جمله آنها رعایت قوانین داخلی و احترام به آداب و رسوم کشور میزبان و عدم همکاری با گروههای مخالف آن را میتوان نام برد. در مجموع، نمایندگان سیاسی باید از ارتکاب اعمالی که موجب هتک حرمت و بیاعتنایی به عقاید مذهبی، سیاسی، سنّتها و ارزشهای ملی کشور میزبان است، بپرهیزند. (ابراهیمى،1374 ،250)
2. نسبت به کشور فرستنده: سفیران اعزامی از سوی مسلمانان، اعتبارنامه رسمی داشتند و مکلف بودند آنها را به رؤسای دولت کشور میزبان تسلیم کنند. مأموریت آنان که در ابلاغ پیام بدان تصریح میشد، گاهی مشتمل بر اظهارات کلی و عمومی بود و از این حکایت داشت که اطلاعات محرمانه، شفاها به وسیله هیأت اعزامی ارائه خواهد شد.
از زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سفیران برای مقاصد دینی، سیاسی و مانند آن به اطراف فرستاده میشدند. مطابق اظهار مورخان اسلام، پیامبر صلیاللهعلیه وآله سفیرانی به روم شرقی، ایران، مصر و حبشه فرستاد. هرچند سفیران مسلمان برای امور مهم و اهداف گوناگونی فرستاده میشدند؛ مثلاً، پیش از شروع جنگ برای اتمام حجت یا پس از وقوع جنگ برای از بین بردن آثار آن (مانند انعقاد صلح و مبادله اسیران) اعزام میشدند، اما وظیفه اصلی آنان تبلیغ اسلام و دعوت اسلامی بود.
یکی از نویسندگان، وظایف سفیران را تحت عنوان «مقاصد دیپلماسی قدیم در اسلام» به طور کلی در عناوین ذیل خلاصه کرده و توضیح داده است: بازخرید اسیران، جمعآوری اطلاعات برای دولت متبوع، بازرگانی، شادباش و تسلیت گفتن، تلاش برای سازش و رفع اختلاف، اقدامات لازم برای ترک مخاصمه و برقراری صلح، خواستگاری در ازدواجهای سیاسی، حمل هدایا، درخواست سرباز و کمک نظامی.
وظایفی که برای سفیران در دیپلماسی جهان اسلام معمول بوده، اگر با ماده سوم کنوانسیون 1961 وین درباره حقوق دیپلماتیک که وظایف مأموران دیپلماتیک را بیان کرده، مقایسه کنیم، واقعنگری و توجه اسلام به روابط دیپلماسی به خوبی مشخص میشود.
بر اساس ماده سوم کنواسیون وین 1969، وظایف نمایندگی دیپلماتیک عبارتند از:
الف. نمایندگی دولت فرستنده نزد دولت پذیرنده؛
ب. حفظ منافع دولت فرستنده و اتباع آن در دولت پذیرنده تا حدی که در حقوق بینالملل پذیرفته شده است.
ج. مذاکره با حکومت دولت پذیرنده؛
د. تحقیق اوضاع و سیر وقایع در دولت پذیرنده، با استفاده از تمام وسایل قانونی و گزارش آن به حکومت دولت فرستنده؛
ه . بسط روابط دوستانه و توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی و علمی بین دولت فرستنده و دولت پذیرنده.
گفتارچهارم: مصونیت سفیران
چنانکه اشاره کردیم مسئله سفارت در اسلام جایگاه ویژهای دارد. خداوند نخستین بنیانگذار سفارت است. او پیامبرانش را به عنوان سفیر به سوی بندگانش فرستاده است. به همین دلیل، سفارت در حکومت نبوی نیز اهمیت خاصی داشته است؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله همزمان با تأسیس حکومت، به دیپلماسی فعال در برقراری روابط و ارسال سفیر نزد سران کشورهای دیگر همت گماشت. البته در آن زمان چون روابط دیپلماسی و اعزام سفیران به صورت موقت بود، طبعا وظایف و مزایای آنها نیز چندان گسترده نبود. به هر حال، دیپلماسی وسیلهای بود که در پناه آن تماس رسمی بین مقامات اسلامی و غیر آن امکانپذیر میشد.
با مراجعه به منابع اسلامی و کتب معتبر تاریخی، این واقعیت روشن میگردد که سفیران و دیپلماتها در جوامع اسلامی، از آزادی و احترام خاصی برخوردار بودهاند. بخصوص در عصر رسالت که نمونههایی از آن را متذکر شدیم. مسلمانان در مراسم استقبال از سفیران دیگر کشورها رفتار ویژهای داشتند. مهمانداران (افرادی که مأمور پذیرایی از آنها میشدند) وظیفه داشتند مصالح اسلامی را رعایت کنند و نیرو و قدرت، شوکت و عظمت، شدت و حمیت، تعصب و اتفاق کلمه، وظیفهشناسی و علاقهمندی مسلمانان را به حفظ نظام مملکت، به سفیران و هیأت همراه نشان دهند. اکنون به مزایا و مصونیتهای سفیران از دیدگاه اسلام اشاره میکنیم:
1. مصونیت شخصی:
سفیران و هیأت همراه، از مصونیت شخصی کامل برخوردارند و باید از تعرض و بدرفتاری با آنان اجتناب شود. در تاریخ اسلام میخوانیم حتی در مواردی که سفیر یا فرستادهای خارج از محدوده وظیفهشان عمل کردهاند، پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله اجازه تعرض به آنان را نداده است. در اینباره فرستادگان مسیلمه کذاب، مثال خوبی است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله در برابر عمل ناشایست آنها فرمود: «لو لا أن الّرسل لاتقتل لضربت اعناقکما»؛اگر این حکم نبود که سفیران را نمیتوان کشت، شما را گردن میزدم.
همچنین رفتار محبتآمیز و توأم با گذشت پیامبر صلیاللهعلیه وآله در انعقاد صلح حدیبیه، و نیز استقبال گرم از نمایندگان مسیحیان نجران، شواهد دیگری در این خصوص میتواند باشد.
2. آزادی مذهبی:
در دیپلماسی اسلام، سفیران برای انجام نیایش و مراسم دینی کاملاً آزادند. پیامبر گرامی صلیاللهعلیه وآله به هیأت نمایندگی مسیحیان نجران اجازه داد که حتی در
مسجدالنبی آیین مذهبی خود را برپا دارند. مورخان انجام نیایش آنان را که آزادانه صورت پذیرفته است، حادثهای عجیب میدانند. (حمیداللّه،1373، 273)
نویسنده کتاب سنن موارد متعددی را ذکر میکند؛ از جمله اهالی مکّه پس از جنگ بدر، ابورافع را برای مذاکره و ملاقات با پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله درباره آزادی اسیران قریش به مدینه فرستاد. نامبرده وقتی به مدینه آمد، اسلام آورد و نمی خواست به مکه برگردد. حضرت فرمود: «من نقض تعهد نمیکنم و نیز سفیران را توقیف نمیکنم. بنابراین برگرد! چنانچه تمایل به بازگشت داشتی، میتوانی بعدا به مدینه مراجعت کنی.» ابورافع به توصیه آن حضرت عمل کرد.
3. معافیت از پرداخت عوارض:
براساس شواهد تاریخی، اموال سفیران از پرداخت عوارض معاف بوده است؛ البته به شرط عمل متقابل دولتهای متبوع آنان. به نقل یکی از نویسندگان، اگر کشورهای خارجی فرستادگان مسلمان را از عوارض گمرکی و دیگر مالیاتها معاف کنند، فرستادگان آن کشور نیز همان امتیاز را در سرزمین اسلامی خواهند داشت. در غیر این صورت تصمیم با دولت اسلامی است؛ یعنی اگر بخواهد، آنان نیز مانند مسافران خارجی، به پرداخت عوارض معمول ملزم خواهند بود.
اینگونه رفتار متقابل، ممکن بود درباره شخص سفیر هم اعمال شود؛ مثلاً، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نماینده تامالاختیار مکه را تا زمان بازگشت سالم سفیر مسلمانان (که در مکه توقیف شده بود) به حدیبیه (اردوگاه پیامبر) در توقیف نگه داشت. ممکن بود فرستادگان در مواردی، بازداشت یا زندانی شوند.
مسلمانان در این زمینه با احتیاط عمل میکردند. در گذشته و بخصوص در اروپا، جاسوسی نخستین هدف دیپلماسی به شمار میرفته است. از اینرو، مسلمانان از سفیران بیمناک بودند و مردم را از معاشرت با آنان منع میکردند تا اخبار به آنان نرسد.
ابویوسف در زمینه مصونیت سفیران چنین نوشته است:
اگر والیان با فرد بیگانهای ملاقات کنند، او ادعا کند که فرستاده فلان پادشاه به سوی سلطان عرب است و این نامه اوست،… کسی حق تعرض به اموال او را ندارد، اموالی را که به قصد تجارت آورده مالیات دارد والاّ مالیات ندارد… و چنانچه مسلمانان در دریا به کشتی که از آن مشرکان است برخورد کند و اهل کشتی ادعا کنند که فرستاده فلان حاکم هستند و نامهای در این خصوص ارائه نمایند، بر والی لازم است که آنها را به سوی رهبر مسلمانان بفرستد و در صورتی که دروغ گفته باشند، رهبر درباره آنان تصمیم میگیرد.( www.hawzah.net/fa/article/articleview/78271)
نتیجه بحث حاضر را چنین میتوان فهرست کرد:
1. نهاد حقوقی سفارت و دیپلماسی از آموزههای دینی است. خداوند سبحان نخستین باب سفارت را گشوده است. پیامبران، سفیران اعزامی پروردگار و کتابهای آسمانی حاوی پیامهای خداوند به سوی همه انسانهاست.
2. اسلام، دین جهانی است و هدف آن دعوت همه انسانها به توحید و یکتاپرستی و تحقق عدالت در گستره جهان میباشد، لازمه انجام این رسالت جهانی، ایجاد روابط دوستانه و رفتار حکیمانه و داشتن دیپلماسی فعال با دیگر جوامع است.
3. نقش اسلام در حوزه دیپلماسی بسیار برجسته است. پیامبر صلیاللهعلیه وآله به عنوان آخرین سفیر الهی در این زمینه اقدامات ارزندهای انجام داده است. دیپلماسی فعال ایشان از نوادر تاریخ روابط بینالملل به شمار میرود. ارسال نامهها و اعزام سفیران به نزد سران کشورهای دیگر و بخصوص امپراتوریهای بزرگ آن زمان، اعجاب برانگیز است. سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله در زمینه دیپلماسی، چگونگی فرستادن و پذیرفتن سفیران و رعایت حقوق دیپلماتیک میتواند الهامبخش باشد.
4. اصل احترام به سفیران و دیپلماتها و مصونیت آنان در نظام حقوقی اسلام، از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. تاریخ روابط بینالملل به خوبی نشانگر اهتمام مسلمانان به امر سفارت و روابط دیپلماسی است. مسلمانان قرنها زودتر از غربیان به تدوین حقوق دیپلماتیک و رعایت آن اهتمام ورزیدهاند. قرائن و شواهد تاریخی نشان میدهد که تأسیس سفارت دائم نیز از ابتکارات مسلمانان است.
البته حقوق دیپلماتیک جدید با قدیم از لحاظ کمّی و کیفی تفاوتهایی دارد؛ در گذشته، به دلیل موقت بودن مأموریتهای دیپلماسی، ناگزیر حقوق سفیران نیز محدود بوده است. در دوران معاصر، سفارت حالت دائمی پیدا کرده و سفارتخانه هر کشوری بخشی از سرزمین آن کشور به شمار میرود، هرچند که تأمین امنیت آن به عهده کشور میزبان است. اعضای سفارتخانه و هیأت دیپلماتیک نیز متفاوت از گذشته است. در دوران معاصر، کشورها آزادی عمل بیشتری برای سفارتخانهها قائلند.
هرچند به تناسب پیچیدگی و گسترش روابط بینالملل، حقوق دیپلماتیک نیز تکامل یافته است، اما با توجه به ویژگی جهانی بودن اسلام و نقش دیپلماسی فعال در پیشرفت اهداف والای این دین مبین، محدودیتی خاصی نسبت به گسترش روابط دیپلماتیک وجود ندارد.
در مجموع کشورهایی که بر اساس اصل همزیستی مسالمتآمیز، اقدام به تأسیس سفارتخانه میکنند، یا به وسیله عضویت در سازمانهای بینالمللی و یا انعقاد قراردادهای تجاری، اقتصادی، فرهنگی تعهداتی را نسبت به یکدیگر میپذیرند، باید طبق آنها رفتار نمایند. این مقتضای اصل احترام به قراردادها و اصل مقابله به مثل و عرف بینالمللی است.
این مطلب مسلم است که در آغاز و پیش از تنظیم قواعد حقوق بین الملل، برای یک مدت مدید، مقررات
دینی بر روابط دیپلماتیک حکمفرما بودند . روابط دیپلماتیک به طور خاص و روابط بین الملل به طور عام ثمره تمدن ها و ادیان گوناگون هستند . مطابق ماده 9 اساس نامه دیوان بین المللی دادگستری، اعضای این دیوان علاوه بر شرایط شخصی باید نماینده انواع بزرگ تمدن ها و مهم ترین نظام های حقوقی جهان باشند . تدوین کنندگان اساس نامه در تنظیم این ماده، از جمله بر تمدن اسلام و رژیم حقوقی آن تاکید داشتند . در همین ارتباط، دولت های کشورهای اسلامی نیز طی نامه ای به دبیرکل جامعه ملل اظهار نمودند: «بدون تردید، تمدن اسلام با سابقه درخشان خود، در گذشته و حال، یکی از انواع تمدن ها را تشکیل داده و حقوق اسلام، که بر بخش عظیمی از جمعیت جهان حاکم است، دارای نظام حقوقی مستقل با منابع و ساختار و مفاهیم خاص خود می باشد .» در آوریل 1945 در کنفرانس سانفرانسیسکو نیز این نکته مورد تایید قرار گرفت که نظام حقوقی اسلام یکی از نظام های متمدن و مستقل موردنظر ماده 9 اساس نامه دیوان است .
با وجود آن که دیوان به شورای امنیت و مجمع عمومی این موضوع را تکلیف نموده است، ولی حقوقدانان غرب از بذل مساعدت و همیاری در آشنایی با حقوق بین الملل اسلام دریغ می ورزند .در موضوع مورد بحث، دیوان بین المللی